جودی آبوت با موهای مشکی
جودی آبوت با موهای مشکی

جودی آبوت با موهای مشکی

ما یه خواهرم نداریم موهاشو بکشیم کیف کنیم

ده سال پیش که زجه میزدم یه خواهر برادر گوگولى به جمعمون اضافه بشه هوارهایى شنیده میشد که "مگه از جونم سیر شدم؟مگه شما دو تا چه گلى به سرم زدین که یکى دیگه اضافه شه؟شماها واسه هفتاد پشتم بسید فلان و بهمان." الان همون هوار ها تبدیل شده به حسرت !

حالا مامان میگه "اگه برگردم به همون دوران حتما به حرفت گوش میکنم

اگر عقل الانمو داشتم ،تجربه ى الانو داشتم ...."

هى... این چیزا واسه ما خواهر برادر نشد که.

خاله میگفت یدونه نى نى هست خانواده اش نمیتونن از پس هزینه هاش بر بیان و خلاصه که قراره بره تو یه خانواده ى جدید.

ما  پیچیدم تو پر و پاچه ى خانواده که این نى نى رو روو هوا بزنید بیاریدش واسه خودمون ،جمعمون هم تکمیل میشه !

ولى مامان باز هم همون حرفاى ده سال پیش رو میزنه به علاوه چند تا دیگه روش! 

یاد یه آیه از قرآن افتادم که روز قیامت برمیگردیم به خدا میگیم جوون هر کى دوست دارى ما رو برگردون تو دنیا قول میدیم عمل صالح انجام بدیم .دیگه غلط اضافه نمیکنیم .بعد خدا جواب میده بیشین بینیم با !تو برگردى هم باز همون آشه و همون کاسه بیخودى صابون مالى نکن دلتو .

نمونه ى دنیاییش هم مامان من!


نظرات 8 + ارسال نظر
حامد شنبه 23 فروردین 1393 ساعت 00:35 http://www.hamedh.com

بخاطر چهل و پنج تومن یارانه هم که شده باید بیارینش

اگه به خودمون تعلق بگیره!

فرفری شنبه 23 فروردین 1393 ساعت 00:52

تو اکثر موارد بهتر که نداری...
بچه های الان جوری شدن که اونا رو هرچقد که اذیتشون کنی بیشتر کیف میکنن!! بعله...بچه ها خیلی پر رو شدن!

حالا بعدها که ستاره بزرگ بشه تو براش مثه یه مامانى!خیلى بهتر
من دارم خالم و مامانمو میبینم دیگه با اختلاف 12سال
هى!من ندارم که
تازه بچم خاله نداره از همه چى بدتر

باران پاییزی شنبه 23 فروردین 1393 ساعت 14:25 http://baranpaiezi.blogsky.com

آخی فکر کن مامانت تو این سن یه نی نی کوچولو بغل کنه بره خیابون.
ولی خداییش جی کار پسندیده ای می کنید اگر بخایید به فرزندی قوبل کنید بچه رو. حتمن بهش آرامش و خوشبختی و رفاه رو بهش هدیه می دید جودی . پس تموم سعی تو بکن که مامان رو راضی کنی

مامانم خعلى گوگولیه!یکى ندونه انگار دوست همیم .متاسفانه یا خوشبختانه خعلى هم حوصله داره و کلا علاقه داره به نى نى ها!تو خیابون که فکر میکنن دوستیم
ولى امان از وقتى که مرغش یه پا داشته باشه

serek یکشنبه 24 فروردین 1393 ساعت 16:25

زری که اصلا بهش نمیخوره ازدواج کرده باشه چه برسه نی نی دار بشه...توم بیشتر شبیه خواهرشی تا دخترش تازه اون از تو خوشگل مشگل تره بهله...به خاطر همین بعد از این که چاه نفت بابات تموم شد میخوام طلاقت بدم زری رو بگیرم...
بلللللله خواهر خیلی خوبه مخصوصا هم سنش ،بزرگترش که دیگه رویااااااااست عالیهههههههه...عشقه نفسه زندگیه،،،بچه خواهر که دیگه بهشته واااااااااااااااااای
پس من اینجا چی کارم فرشید؟؟؟؟ هم موهامو می کشی هم خاله بچه ت میشم دیگه خواهر میخوای چی کار!!؟!؟!

یعنى اومدى پز بدى و برى دیگه!!!تو به جاش داداش نداااااااااارى
جریان استخونو به زرى ... اى بابا !مامانم گفتم از خنده ترکید

پل چوبی یکشنبه 24 فروردین 1393 ساعت 17:44 http://poll85.blogfa.com/

سلاااااام جودی جان
خوبی شما؟!
اتفاقا منم تا زگیا خیلی حسرت میخورم از اینکه خواهر ندارم ! خیلی یعنی! :(

سلاااااااااام چووووووبى دلم برات تنگیده بووودا
خوبم شما خوبى؟
اوهوم حسرت خعلى بدهخواهر برااادر میخوااام 7،8تا

serek دوشنبه 25 فروردین 1393 ساعت 13:01

هیچی دیگه ما شدیم اسباب خنده ی جمع خانوادگی شما در حال عصرونه خوردن هان؟؟؟یه جو آبرو میذاشتی هم بد نبوداااا...


جسارت نباشه البته!
دیگه کاریه که از دستت بر میاد

احســــاس سه‌شنبه 26 فروردین 1393 ساعت 13:22

آخی الهی....
راس میگی عزیزم ما آدما درست بشو نیستیم!
چند سال پیش تقریبا ده دوازده سال پیش وقتی بابام داشت آخر شب از سرکار میومد خونه دید که یه زن یه بچه رو گذاشت کنار کوچه و رفت بابام از نزدیک میره میبینش و سریع میاد خونه که قضیه رو به مامانم بگه و رضایت مامانمم بگیره بعد بره بردارش...خلاصه مامانم از این موضوع استقبال کرد و منم داشتم از خوشی میمردم ولی تا بابام میره بچه رو برداره میبینه همسایه ها متوجه گریه های نوزاد شدن و زنگ زدن پلیس اومده و بچه رو پیدا کرده...
این شد که بنده از داشتن خواهر برادر محروم شدم!

الهى بمیرم...
حیف اون موقع ها موبایل نبود

پل چوبی جمعه 29 فروردین 1393 ساعت 11:38 http://poll85.blogfa.com/

خب چرا اسم ما را نصفه میگویید؟! اصلا شان و مقام ما را پایین میآورید :)))
دل تنگ شدن به حرف نیست ها خواهر من!ببین من دلم تنگ شده بود اومدم دیدنت :)
شما که نمی آیید آن طرف ها ولی ما میآییم این طرف ها :)

چوبى به دل میشینه اخه!!اصلا میچسسسبه
نکته ى اخرم خوووب گفتى!یعنى اسسساسى شرمنده کردى ما را!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.