جودی آبوت با موهای مشکی
جودی آبوت با موهای مشکی

جودی آبوت با موهای مشکی

میم مثله مامان من ツ

مامان ها هر چقدرم جلوى روى دخترشون ازش بدگویى کنن و بگن بیچاره خودت و اونى که تو رو میگیره  و اینها ،پشت تلفن در جواب خواستگار همچین ازش تعریف میکنن که سوسکه از پاهاى بلورى بچش تعریف نمیکرد !

آن وقت است که تازه میفهمى یک عالمه افتخار آفریدى که نمیدونستى،یک عالمه اخلاق نیکو(!)داشتى و خودت بى خبر بودى.مثله اینهایى که بعد از مردنشون عزیز میشن.

خلاصه که گلاب به روتون ،پى پى دخترشون هم میشه جواهرات گران بها

مادرها همچین موجوداتى هستن !


پ.ن:آوازه ى مشخصات خواستگار از دور خوش است ...!!

(بر اساس تجربه ى شخصى و غیر شخصى )

نظرات 5 + ارسال نظر
serek شنبه 16 فروردین 1393 ساعت 23:32

ینی اگر خبری هم بشه ها این بلاگ اسکای زودتر از من میفهمه ...من از اینم کمترم؟

این از خاطرات فسیل شده بود باابااا
بعدشم اصلا شد با هم بحرفیم اخه امروز؟؟رفتى چسبیدى به مامان
البته حرفى هم نبوود بزنیما بود؟داریم؟؟

فرفری یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 14:48

موافقم خفن!!

همینجورى رفتى خونه شوهر دیگه

serek یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 15:03

نمدونم والا !!! بود؟ همین ابراز دلتنگی که بود؟ بلاخره جاری گفتن دوستی گفتن....
بعدشم داشتم تجربیات انتقال میدادم بهش دیگه!!!

اره خعلى چسبید
ااافرین ساراى مقدس
خیلى انتقال نمیدادى فقط!واسه خودت یه چیزى تهش بمونه

احســــاس دوشنبه 18 فروردین 1393 ساعت 13:29

صد در صد همینطوره!

ا؟تو هم اینجورى رفتى پ؟؟

احســــاس سه‌شنبه 19 فروردین 1393 ساعت 12:15

طرف ما که فامیله همه زیر و زبر مارو میدونه!
ولی برای یکی از خواستگارام یادمه که مامانم خیلی بلبل زبون شده بود و یه تعریفایی میکرد که صد البته درست بود ولی عمرا اگر برای دلخوشی منم که شده جلوی من یا کسی اینجوری ازم تعریف میکرد!

راس میگیا!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.